رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

غلت زدن پسرم

1392/9/9 13:55
نویسنده : مامان منير
166 بازدید
اشتراک گذاری
سلام به نازدونه مامان که داره بزرگ میشه

پسر نازم بالاخره یاد گرفته که غلت بزنه

وای نمیدونی چه صحنه زیبایی بود که برای اولین بار دیدم داری غلت می زنی

بابا رضا هم که ندیده بود شما غلت می زنی وقتی تو رو از تو گهواره آورده بود رو تخت پیش خودش خوابونده بود تو غلت زده بودی و افتاده بودی رو دستش و بابایی بنده خدا هم که تو چرت بوده فکر کرده خودش با دست زده به تو حسابی ترسیده بود

من بهش گفتم مگه خبر نداری پسری دیگه یاد گرفته خودش غلت بزنه

پسرم داری بزرگ می شی و مامان هر روز بیشتر از روز دیگه عاشقت میشه

واقعا دارم به این حقیقت ایمان می آورم که تحمل کوچکترین ناراحتی تو رو ندارم

من برای داشتن تو چیزهای سختی رو تحمل کردم

همیشه سر زنده و سلامت باشی گل پسرم

این چند روز که این ور آن ور مهمون بودیم همه می گفتم که تو لاغر شدی ، من هم همش فکرم مشغول بود با اینکه می دونستم تو قد کشیدی ولی امروز بردمت دکتر برای چکاب و اون با توجه به وزن ابتدای تولد و وزن امروز که حدود ۶۶۰۰ بود گفت که از سنت هم جلوتری

و من حسابی ذوق کردم و خیالم راحت شد

دوست دارم همه جون مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)