رونیا خانم و ایستادن
سلام به فرشته کوچولوی خونه
این نازدونه که ان قدر آتیش شده که نگو ونپرس
به قول مامان جون که اعتماد به نفسشم زیاده
هنوز از یاد گیری چهار دست و پا رفتنت نگذشته که می خوای بلند شی و راه بری
برات هم فرقی نداره که گوشه دیوار باشی ، وسط اتاق یا یکی از ما رو می گیری و خودتو بلند می کنی و کاری که هم تازه تر شروع کردی دستاتو ول می کنی و هنوز مستقر نشده تند می خوای گام برداری .
بابارضا که میگه این مورچه خانم تا عید راه می افته .
خلاصه بگم که خیلی دلبر شدی.
داداش رادوین که حسابی هواتو داره و تو هم با این کوچولویی معلومه که خیلی دوستش داری چون همش دنبال داداشی
خدا شما رو برای هم حفظ کنه
و برای من و بابا رضا نگه داره
فداتون بشم الهههههههههههههههی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی