روز شمار
گل پسر من
عشق دل من
جيگر طلاي من
من عاشقتم نفسي
پسرم ديروز براي بابا يه روز شمار درست كردم و زدم رو در يخچال
واي نمي دوني از ديدنش چه قدر ذوق كرد.
همه منتظرت هستيم كه بيايي
اين سري كه رفتم دكتر حساب كرد و گفت ۲۲ مرداد تو دنيا مي آيي و من ديگه تابي تا اون روز ندارم
يه چيز ديگه اين بار به خانم دكتر گفتم مي شه صداي قلب تو ضبط كنم ، اونم اجازه داد
واي نمي دوني شنيدنش چه حالي بهم ميده
انگار زيباترين ملودي دنيا را دارم گوش ميدم و تو بد ترين شرايط حالمو خوب ميكنه
راستي ديشب خونه مامانم اينا بوديم
دوباره وقتي حرف اسمت شد من خنديدم و هيچي نگفتم ، ولي دلم نيومد كه ديگه نگم
بالاخره گفتم كه قراره تو گل پسرمو بذارم رادوين : جوانمرد كوچك من
پسرم مراقب خودت باش و بدون كه خيلي دوست دارم و براي ديدنت و بوييدنت لحظه شماري مي كنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی