رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

32 ماهگي پسرم هم تموم شد

1395/1/21 22:29
نویسنده : مامان منير
262 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد سلام دور دونه من 

عشق مامان كه روزهاي كنار هم بودنمون ان قدر تند تند داره مي گذره كه من باورم نيمشه پسرم داره به اين زودي بزرگ ميشه 

ياد اون روز به خير كه از جمله بندي دو كلمه ايت ذوق مي كردن و الان برام جمله ها رو پشت هم رديف مي كني، البته هنوز گاها ميشه وقتي حرفي مي زني بعضي كلمات را متوجه نشم ولي خيلي بلبل شدي براي خودت 

و مهم ترين اتفاق در ماه گذشته مون اينكه بالاخره پوشك گيري مون تموم شد و ديگه پسرم نه تو مهد و نه تو خونه از پوشك استفاده نمي كنه و خداييش هم من و هم خودت خيلي راحت تر شديم.

درسته هنوز بايد دائم حواسم به تايم جيشت باشه ولي باز بهتر از پوشك كردنه.

ديگه شيطنت هات و  با نمك شدن هات بمانه كه دلبر شدي

عاشق اينم كه مامان منير ، مامان خوشگله صدام مي كني و دلبري مي كني 

عاشق اينم كه سوئيج رو مي گيري ، قبلش دنده رو تكون ميدي كه ببيني خلاصه و بعد استارت مي زني ، آيينه بغل رو تا مي كني تا چرخش چرخ ماشين رو ببيني .

خلاصه كلي براي خودت آقا شدي 

كلا تو اين ماه به نظرم خيلي بزرگ تر و فهميده تر شدي

راستي اولين پياده روي طولاني رو هم با هم رفتيم به قول بابا سلسبيل گردي كه البته به همراه مامان جون بود كه بيشتر راه رو پياده اومدي و فقط كمي از مسير بغلت كرديم.

خيلي دوست دارم 

بودن كنارت برام خيلي لذت بخشه 

و بهتر حس وقتي كه بدو بدو مي آيي و دستمو مي گيري و با هم قدم مي زنيم.

وقتي بابا رضا مياد صداي كليد رو كه مي شنوي ذوق مي كني و مي آيي دم در.

خدا تو رو براي ما حفظ كنه و سالم نگهت داره

پسندها (2)

نظرات (1)

حبیبه
22 فروردین 95 8:59
سلام رادوین جان دوستت دارم و بهتراینها رو به همراه مامان منیر مهربونو بابا رضا برات آرزمندم بوسسسسسسسسسس دوست خوبم حبيبه جان از همه لطفت ممنونم