كشف راهكار براي چيزهايي كه دست پسر بهش نمي رسيد.
سلام موش كوچولوي شيطون من
كه هر چي از شيطنت بگم كم گفتم كه چه بلايي سر ما در مياري.
به خصوص وقتايي كه از اداره مياييم خونه و تو مهد استراحت كردي و عصرونه هم خوردي و سر حالي و من از انجام يك عالمه كار روزانه تو اداره خسته ام.
تمام تلاشمو مي كنم كه خستگي مانع از مادر خوب بودنم نشه ولي تو هم تا مي توني آتيش مي سوزوني.
شاكار هاي جديدت رو برات بگم
قبلا فقط چراخ مهتابي تو هال رو روشن خاموش مي كردي ، اونم چون مي رفتي روي مبل رو دستت بهش مي رسيد.
اما الان ديگه اون برات كمه و مي خواي به بقيه چراغ ها هم دسترسي داشته باشي.
يك موش كوچولوي چوبي داري كه دسته بلندي داره اون يك ياز ابزارته.
يكي از وحشتناك ترين انتخابات براي اين كار استفاده از ماشين 4 چرخ سبزه ت هست كه من دلم ميريزه كه نكنه يهو از زير پات سر بخوره و خدايي نكرده چيزيت بشه.
وسيله هاي ديگه هم كه از كشو ابزار آشپزخانه در مياري و چراغ روشن خاموش مي كني
و امشب هم به سراغ بالشت هاي مبل و كوسن ها رفتي كه اونا و آوردي روي هم چيدي و وقتي بهت مي گم رادوينم نكن مامان خطرناكه در ميره از زير پات مي خوري زمين مي گي
مامان خطر
آخه چراغ روشن كنم تو اينجا كار كني
اون وقته كه ميام بغلت مي كنم و ميخوام بخورمت.
جون مامان
خيلي دوست داشتني شدي و زبون مي ريزي
دوست دارم
الان كمي سرما خورده اي و اميدوارم زودي خوب شي