رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

حرف دلم با شعري مادرانه

1394/8/24 23:25
نویسنده : مامان منير
116 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازم اين چند روز آخر هفته مريض بودي و من با درد و بي حالي تو همه حال روز خودم و فراموش كردم و الان خوشحالم كه تو خوبي و بهتر شدي

اين برات خودم سرودم ، اميدوارم تونسته باشم حسم بهت انتقال داده باشم.

 

سلام به روي ماهت

به چشمون سياهت

گل پسرم ، عزيزم

الهي غمت نبينم

هيچ وقت مريض نباشي

شاد باشي و كوك باشي

مريض بودي چند روزي

نداشتم انگار روزي

روزگارم خراب بود

درد دلم زياد بود

با حال و روز تو من

بدي حالم يادم رفت

اي پسرم، نازدونه

تويي چراغ خونه

چه بد باشم، چه خوش حال

وقتي باشي تو بي حال

همه روزم خرابه

روزگارم سيا ه

نفهميدم شبم كي

يا كه سحرگاهم كي

ديوونه تو بودم

انگار بي روزي بودم

الان كه بهتر شدي

خونه خراب كن شدي

شيطنتات شروع شد

حال منم چه خوب شد

آخ كمرم

آخ دستم

چه حال و روزي هستم

يادم افتاد درد داشتم

چه حال و روزي داشتم

اي بي خيال اي فداش

فداي اون خنده هاش

وقتي مي گه مامان جون

انگار شدم همه جون

سر حال و خوشحال هستم

انگار نه كه نا خوش هستم

اي خدا جون ، مهربون

اين و بدون از وجود

كه من فنا ، اون باشه

درد نبينه ، خوب باشه

دوسش دارم هرجا هست

گل پسرم يه شازده است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)