اولين عروسي
سلام نازدونه من
خوبي ، مامان فدات شه ؟
ديشب اولين عروسي رو با هم رفتيم ، عروسي عمو مهدي بود (پسر منصوره دايي عباس)
خيلي خوش گذشت
باورت ميشه اولين عروسي بود كه من كلا نشستم سر جام و اصلا بلند نشدم برم برقصم كه مبادا اتفاقي برات بيافته .
مامان بزرگتم اونجا به همه فاميل بابايي گفت كه تو داري به خانواده ما اضافه ميشي و همه عمه هاي بابا رضا حسابي ذوق كردن . منم
نه اينكه ما واسشون خيلي عزيزيم.
امروز هم زن عمو مينا زنگ زد و حسابي جوياي حالت شد و قربون صدقه ات رفت ، حال نيني اونا هم خوبه .
فردا بايد برم آ.غربالگري بدم .
راستي امروز توي يه سايت يه سري سوال جواب مي دادي و بعد مي گفت نيني دخمله يا پسمل ، من هم همه رو جواب دادم
گفت احتمالا نيني شما پسره
مامان جون اينا برام مهم نيست ، مهم اينكه تو سالم باشي عزيزم
دوست دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی