تولد غزاله جون
يكي از دوستاي خوب مامان خاله زينب كه اهل ساري هستن و ما از زمان دانشجويي با هم دوست بوديم و خيلي روز هاي خوبي با هم داشتيم
ديروز خاله براي دنيا اوردن فرشته كوچولوش رفت بيمارستان ، راست شو بخواي خاله هم كم براي اين ني ني اذيت نشد چون اشتباه نكنم از ماه 4 بارداري استراحت مطلق شد و اينكه جماعت تربيت بدني رو خونه نشين كني خيلي سخته ولي خدا را شكر سختيش به پايان رسيد.
راستشو بخواي با ديدن يك لبخند دخملي تمام سختي ها يادش مي ره
من هنوز از ديروز كه با خاله تو كلوب زايمان بود صحبت كردم موفق نشدم با خودش صحبت كنم ولي خواهر مي گفت حال هر دو شون خوبه
خدا را شكر
خدايا همه نيني ها براي ما حفظ كن و هر كس دلش نيني مي خواد خدايا اگه به صلاحشونو خودت بهشون بده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی