رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

اولین پول تو جیبی برای خرید در مدرسه

1398/8/7 23:36
نویسنده : مامان منير
208 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم یه ماهی از مدرسه رفتنت می گذره 

البته که تو همین مدت دو روز نرفتی مدرسه و رفتیم مسافرت 

4 شنبه ای اومدی گفتی مامان مدرسه مون ذرت هم آورده پرسیدم گفته 5تومانه (5هزار تومان)

خندیدم گفتم باشه 

برگردیم به عقب

1. پسر من عاشق ذرت مکزیکی و قارچ و پنیره

2. عمه بهاره بهش گفته باید چیزایی که مامان بهت میده ببری مدرسه و از بوفه نباید چیزی بگیری 

 

بعد بهش گفتم رادی کیفم کو برو بیار

از توش دو تا دوهزارتومانی یک هزاری بهت دادم گفتم بشمار گفتی 5 تومانه 

گفتم آره

شنبه باهاش ذرت بخر

کاش می شد برق چشات و الان می تونستم اینجا برات بذارم که چه قدر ذوق کردی.

هم برای اولین خرید از بوفه مدرسه ، هم برای خوردن ذرت.

دوست داشتنی من خیلی برات ذوق دارم 

تصمیم گرفتم بهت هفتگی یه پولی بدم که خودت تصمیم بگیری باهاش چه کار بکنی ، جمع کنی و چیزی بخری بخوری یا هر چیز دیگه که دوست داری

منتظرم تا بیایی برام تعریف کنی چه کردی؟؟؟؟؟

مادر فدای تو بشه الههی

پسندها (5)

نظرات (3)

عمه فروغعمه فروغ
8 آبان 98 11:40
ای جانم😘نوش جونش😊 ممنون میشم ما رو دنبال کنید🌹
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
8 آبان 98 19:37
ای جانم نوش جونت خوشگل پسر💚💙
sohasoha
13 آبان 98 13:49
عزیزم کاش میشد اون برق چشماش رو قاب کرد و همیشه نگه داشت