فکر پیدا کردن مدرسه برای پایه اول ابتدایی
سلام پسر طلای مامان
روزی که شروع به نوشتن این وبلاگ می کردم فکر نمی کردم به این روز برسم که برات از دغدغه هام برای ثبت نام مدرسه ات بنویسم.
ولی رسما باید بگم دارم خل میشم.
امروز که حسابی یه ضربه اساسی بهم خورد. البته همه بهم میگن ان قدر سخت نگیر به موقع است درست میشه
اما چه کنم من به هر چی که یه جوری به طور وابسته باشه این جوری حساسم
شنبه ای تو سایت مدارس شاهد با امتیاز 0 ثبت نامت کردم که البته هزار امید دارم که تو این مدرسه ثبت نام بشی چون به محل کار من خیلی نزدیکه . و باید صبر کنیم تا اعلام نتایج و مصاحبه و .....
بعد امروز هم مرخصی گرفتم رفتم مدرسه رازی تو خیابان ولی عصر که مدیرش آب پاکی ریخت دستم که اصلا ثبت نام نمی کنیم و محدوده شما به ما نمی خوره و برو شهریور بیا که حسابی اعصابمو بهم ریخت چون بچه همکارها تو وزارت اونجا دارن درس می خونن و می گن مدرسه خوبیه
باید برم دم خونه ببینم کدوم مدرسه به ما می خوره راستش با صحبت بابا با آـ.امیدی شکم برده که مبادا تو مدرسه خاله منا هم نشه ثبت نامت کردو مدرسه سه راه کلانتری باید بری.
به خدا نمی دونم
مغزم سره و داغونم
خدایی جون به تنم نیست
دیشب هم تو و نانا خانم و البته خودم هر سه راهی دکتر شدیم و شما بیماری ویروسی دست و پا و دهان گرفتی و نانا تب داشت و سرما خوردگی و مامان هم که هم اعلائم سرما خوردگی و هم حساسیت و هم به قول دکتر که حالت خوب نیستا.
خدایا خودت کمکمون کن
بر