پروژه دنبال خونه گشتن
سلام جون من
پيرو فروختن خونه اين آخر هفته كل برنامه من و بابا رضا شد موتور سواري و دنبال خونه گشتن
يعني اين جوري برات بگم تو اين دو روز كل محله رو دور زديم و به جايي رسيديم كه وقتي تو بنگاه مي رفتيم و بهمون ملك معرفي مي كرد خودمون آدرس مي داديم و مي گفتيم كه ديدم.
خلاصه ديشب آخر شب از بين خونه هايي كه ديديم يه خونه رو پسنديدم و قرار شد اگه خدا بخواد امشب براي قولنامه خونه بريم .
قربونت برم اين دو روز همش خونه ماماني بودي و دلم برات حسابي تنگ شده بود و چون نتونستم برات وقت بذارم.
فدات شم كه مي گفتي مي خواهيم خونه بزرگ بخريم
تو پاركينگش حياط داشته باشه ، داداشي بياد خونه ما با هم بريم بازي كنيم .
بعد بابايي سيد بهت گفت منم مي خوام بيام خونه شما پيش تو بمونم . قربونت برم جواب دادي كه بيا بابايي ولي بايد تختت رو هم بياري.
قربونت برم
امشب بريم بنگاه ببينيم چي پيش مياد.