رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

روزگار جديد

1395/7/16 23:39
نویسنده : مامان منير
139 بازدید
اشتراک گذاری

رادوين عزيزم 

همه جونم 

مي خوام از روزگار الانمون برات بگم 

بعد قبول شدم تو دانشگاه قرار شد كه روزها بيشتر تو اداره بمونم تا بتونم ساعت نبودم رو جبران كنم. سر همين هر روز بايد تا ساعت 5 تو اداره بمونم و تو رو هم از ساعت 4 و ربع ميارم پيش خودم و تو هم با عمو ها حسابي مشغول مي شي و بازي مي كني .( البته يك شنبه كه من كلاسم تا 6 بعد از ظهر باباسيد لطف ميكنه و مياد تو رو زود تر از مهد مي بره خونه خودشون )

خدا را شكر با محيط اينجا خوب كنار اومدي.

ولي سختيش فقط اينجاست كه وقتي ساعت 5 ميريم از اداره ساعت 6 ميرسيم خونه و حسابي تو ترافيك مي مونيم و از همه بدتر كه هوا هم داره با رفتن به سمت زمستان ديگه داره كم كم تاريك ميشه و تو تاريكي مي رسيم خونه 

و اين جوري ما با توجه به ترافيك مدارس كه كه صبح ها هم قبل 6 و نيم از خونه مي آييم بيرون و بعدش براي 6 غروب مي رسيم خونه . ديگه نزديك 12 ساعت با هم از خونه بيرون هستيم.

و باز خدا را شكر تو تايم هاي استراحتت رو داري و وقتي مي رسيم خونه سر حالي و مشغول بازي مي شي و من هم تمام تلاشم رو مي كنم كه بتونم برات كم نذارم .

پسرم 

همه جونم 

خيلي دوست دارم 

جديدا ان قدر خوردني شدي كه دلم مي خواد قورتت بدم 

با شيرين زبوني هات با حركات و عكس العمل هات 

به آقاجون گفتنات - به چشم گرد كردنات و خوش به حالم گفتنات- به اي كلكو گفتنات - اي ناقلا گفتنتات

پسندها (1)

نظرات (0)