باز پاييز تموم شد و يلدا اومد
سلام همه جون مامان
همه عمرم
جونم برات بگه اين پاييز هم تموم شد و داره و تك نفس هاي آخر رو مي كشه تا روزش دل به شب بسپره و پاييز 94 هم تموم شه.
پاييز امسال در حالي تموم ميشه كه تو روز هاي آخرش نفس از نفس مردم و شهر گرفت و ان قدر هوا آلوده و كثيفه كه به سطح هشدار رسيده و دو روز ميشه كه تمامي مهد كودك ها و مدارس تهران تعطيله .
البته مهد شما چون براي وزارت خانه است بازه ولي با اين حال باز به لطف ماماني و بابايي كه قبول زحمت كردن شما رو نگه داشتن ، تو رو مهد نياوردم و خونه پيش اونا موندي.
پسرم اين سومين پاييز عمرت كه مي بيني و من 30 ام پاييز رو ديدم
چه قدر زود مي گذره
انگار همين ديروز بود كه ذوق اولين شب يلداي تو رو داشتم .
تنت لباس هندونه اي كردم ، با بابا برات فرمت آتليه درست كرديم و با يك عالمه ميوه ازت عكس گرفتيم.
سال پيش با داداشي پرهام دو تايي لباس هندونه پوشيد.
امساااااااااااال
امسال هم اميدوارم شب خوبي باشه
تدارك يه سري چيزاي خوب رو ديدم براي امشب و خيلي خوشحالم كه تو و بابا رضا و خانواده خوبي دارم.
به اميد يلداهاي ديگر.