رادوينم دو سال و چهارماهش تموم شد

سلام گل پسرم 

ساعت ها ، روز ها و ماه ها داره ميگذره و پسر ناز من داره هر روز بزرگ تر ميشه

چرا دروغ بگم مادر 

از قبل يادم بود كه 21 ماه پسرم 28 ماهگيش رو تموم مي كنه ولي اين ماه ان قدر فكرم مشغول مريضي بابا غلام بود و كه روزش يادم رفت براي ماهگرد تولد كيك و دسري چيزي درست كنم 

فقط موقع بيرون رفتن از خونه ازت يك عكس گرفتم تا برات اينجا بذارم 

گل پسرم 

يك چيز بهت بگم يادت باشه پدر و مادر دو تا گوهرن كه فقط خدا يكبار به آدم ميده و از دست دادنشون خيلي سخته 

پيش خودت نگو عجب رويي داره مامانم ، اين و مي گم كه بعد كه ما رو از دست دادي حسرت نخوري .

به قول بابام ميگه من روزي فهميدم كه بي پدري چه قدر سخته كه خودم پدر شدم.

رادوين 

همه جونم 

نمي خوام هيچ منتي سرت بذارم ، من مادرتم ، هر كاري برات بكنم وظيفه مادريم حكم ميكنه كه برات انجام بدم ، شايد خيلي اوقات هم من و هم بابا از خيلي از چيز هايي كه خودمون خواستيم گذشتيم تا بتونيم براي تو بهترين چيز رو فراهم كنيم 

ولي تو اين روزا كه بابايي غلام مريض بود واقعا حس كردم آدم وقتي به سن اونا مي رسه و بچه ها ديگه از آب و گل در اومدن و يا به اصطلاحي دست هر كدوم هم به دهنشون ميرسه ، پدر و مادر كمي توقع دارن بچه ها هواي اونا رو داشته باشن.

به خاطر همه شب بيداري هايي كه تو كودكي مامان و بابا براي شما ها بودن › تو روز هاي مريضي اونا رو نبايد تنها گذاشت.

رادوين 

گل پسرم 

آرزوم برات اينكه مادر هميشه سلامت باشي  و دلت خوش باشه 

خانواده تشكيل بدي و به بالاترين درجات عالي برسي

و يادت باشه يه پدر و مادري هم داشتي كه براي اين پرگشودن تو تمام تلاششونو كردن

و خيلي دوست دارن.

رادوين جونم

گل پسر من و بابا رضا

ما عاشقانه دوستت داريم 

پسرم موفقيت و سلامتت دعاي شب و روز ما دوتاست

بوووووووووووووووووووووس