داستان ترك شيشه شير
سلام جونم
بعد ترك پستونك يا به عبارتي مم
حالا نوبت ترك شيشه شير بود كه من براي اين يكي اصلا عجله نداشتم چون برام مهم اين بود كه تو خوب شير بخوري ولي در كل با استكان و ليوان و شير خوردن با ني رو بهت ياد داده بودم
ولي خوب وقتي با شيشه مي خوري كل حجم شيرتو تموم مي كردي و بدون دردسر مي خوردي و مي رفتي.
اما با رفتنت به كلاس نوپا اونجا ديگه همه بچه ها با ني شير مي خورن و ديگه شيشه نمي خورن
من هم برات شيشه تو مي ذاشتم ولي هنوز يك هفته نشده بود كه تو رفتي تو اون كلاس كه ديگه حتي تو خونه هم فقط دوست داشتي با ني بخوري ، طوري كه حتي چند بار تو خونه برات ريختم تو شيشه كمي خوردي و ديگه تمومش نكردي ولي با ني كل پاكت شيرتو مي خوري
و اين طوري شد كه پسر ناز من بدون هيچ مشكلي با شيشه شيرش هم خدا حافظي كرد.
شاد بودن و سلامت بودنت آروزي هميشه منه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی