رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

مراسم جشن دندونی گل پسرم

1393/3/30 16:20
نویسنده : مامان منير
2,987 بازدید
اشتراک گذاری

این همه عکس های جشن دندونی گل پسرم - در روز پنچ شنبه 29 خرداد 93

 

که همه جون  مامان و باباشه

خوب چهار شنبه که از سر کار اومدن بابا با رضا رفتیم دنبال خرید وسایل برای آش دندونی و چیزهای دیگه که لازم داشتیم 

آش دندونی باید تو هفت تا از حبوبات به جز لپه باشه 

لوبیا قرمز ، لوبیا سفید ، لوبیل چشم بلبلی ، لوبیا چیتی ، نخود ، عدس و ماش و البته جدا از همه اینها پایه اصلی این آش گندم هست 

خلاصه من شب قبل همه چیز ها رو پاک کردم و برای فردا صبح حاضر کردم 

صبح هم ساعت 8 بیدار شدم تا چیزهای لازم رو حاضر کنم آخه مامانی دیشب عروسی بود من بهش گفته بودم که استراحت کنه و بعد بیاد چون زیاد عجله نداشتیم که 

خلاصه نمی دونی چه حسی داشتم 

من یک مادر شده بودم و حالا گل پسرم صاحب اولین مروارید زندگیش شده بود و من داشتم براش آش دندونی درست می کردم 

من ...منیر ...

برای این روز چه قدر فکر و وقت گذاشته بودم تا به بهترین نحوه اجرا بشه 

درست ممهمونی بزرگی نتونستم برات بگیرم ولی خوب برای همین همه خیلی تلاش کردم 

 

این هم ریسه جشن دندونی گل پسر که مامان و بابا خودشون برات درست کردن - تبریک برای اولین دندون 

این عکس آقا رادین تو قابلمه آش هست که مامانی با خودش آورده بود تا آش رو تو اون بپزیم و قبل از شروع برای  پختن تو حسابی با هاش مشغول شدی 

راستی اون مسواکی دستته رو مامانی برات خریده که باهاش مسواک کنی و دندونات سالم بمونه 

 

این هم عکس ظرف های اش که بابا براش درست کرده 

 

این هم عکس آش ها - نکته مهم اینکه پسرم اولین نفری بود که آ ش دندونی شو خورد

آخ نمی دونی که چه قدر سلیقه به خرج دادم

که این همه هنرنمایی از من محال بود که به خاطر تو گل پسرم تمام تلاشمو کردم ........

که البته هرکی بهش ظرف آش رو می دادیم حسابی براش جالب بود

این هم عکس گل پسر با کیک دندونیش ... البته می خواستم برات کیک شکل دندون بگیریم که قنادی قبول نکرد و گفت باید کیک بزرگ باشه و ماهم مهمون هامون کم بود و نشد به خاطر همین بابا این کیک خوش مزه رو برات گرفت

 خوب شیطنت های این پسر هم که تمومی نداره و اول از هم خودش کیک دندونی رو چشید 

قربون اون انگشتهای کوچیکت بشه مامان

این هم سفره شام دندونی که پسر اولین نفر حاضر سر سفره است و بابای هم به خاطر اینکه مراقب باشه باهات سر سفره نشسته بود 

خودمون هیچ کسی نیستا عجب آشی تزیین کردمااااااااااااااا

یک چیز هیجان انگیر امروز (جمعه) صبح که از خواب بیدار شدم دیدم اون یکی دندونت هم نیش زده

 

حالا پسر بی دندون ما صاحب دو تا دندونه 

 

نمی دونی چه قدر عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)