رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

اولين برف زمستوني

1392/11/27 13:51
نویسنده : مامان منير
124 بازدید
اشتراک گذاری
پسرم

اين و برات مي نويسم تا ياد باشه تو اولين زمستون حضورت از آسمان شهر ما هم برف باريد و همه جا سفيد شد .

راستشو بخواهي آخه هر سال برف مياد ولي تو محله ما خيلي كم پيش مياد كه برف روي زمين بشينه

يادم مياد آخرين سالي كه برف همه جا رو سفيد كرده بود ، درست همون سالي بود كه من و بابارضا با هم عقد كرده بوديم سال ۸۶

يادش به خير كه چه قدر برف بازي كرديم و با هم تو پارك هاي محله كه پر از برف شده بود قدم مي زديم

جووووني كجايي كه يادش به خير

خخخخخخخخخخخخ البته الان هم جوون هستمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

از شانس ما تا الان زمستون برف نيومد ولي از شانس من از اين هفته كه قرار برگردم سر كار هم هوا سردتر شده و هم برف اومده

من هم ۴ شنبه اي كه رفتم سر كار(۱۶بهمن )همه جا از برف سفيد بود. صبح بابا رضا من و رسوند اداره و به خاطر اينكه تو را هم صبح زود از خونه بيرون نياريم شب رفته بوديم خونه ماماني و اونجا مونده بوديم

من كه ديدم هوا بدجوري خرابه ساعت ۱۰ و نيم از اداره برگشتم و حدود ۱۲ خونه بودم

خاله منا هم امروز تعطيل بود و خونه ماماني پيش تو مونده بود .

خلاصه من كه رسيدم خونه بعد از اينكه ناهار خورديم ديگه دلم طاقت نياورد

تو هم كه خواب بودي

بلند شدم رفتم پشت بام تا برات آدم برفي درست كنم تا از اولين زمستونه برفيت خاطره داشته باشي

حدود يك ساعتي درست كردن آدم برفي طول كشيد چون هم برف ها مثل پودر بود و به هم نمي چسبيد هم اينكه خوب برف توي پشت بام ان قدر زياد نيود و من مجبور بودم هي از سر ديوار ها و روي كولر ها برف جمع كنم تا بشه يه آدم برفي درست كنم

ولي خواستن توانستنه ..

من تونستم و يه آدم برفي  تقريبا گنده درست كردن برات و بعد اومدم پايين و لباس هاي گرمت و كه يه لباس جوجه اي داري اونو تنت كردم و ازت عكس و فيلم گرفتم.

همه مي گفتن تو ديگه چه حوصله داري فقط به خاطر اينكه اين پسر كوچولو يه عكس داشته باشه خسته و كوفته اومدي رفتي بالا آدم برفي درست كردي

مي دوني چيه ؟

آخه اينا نمي دونن كه من چه قدر عاشقت هستم و تو تمام جونمي يو برات همه كاري مي كنم

تا تو رو آوردم بالا كه عكس از بندازم و ماماني تو رو كنار آدم برفي نگه داشت سريع دست هاي كوچولوتو به سمتش دراز كردي و مي خواستي بگيريش

در واقع در عرض چند ثانيه تمام لباس هات برفي شد.

پسر شيطون من

اميدوارم سال بعد با هم برف بازي كنيم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)