رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

چکاب رونیا خانم در سن 10 ماه و نیمی

0/1398/15 22:50
نویسنده : مامان منير
219 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای دلم

بگم از فرشته کوچولوی مامان که این روزا خیلی بلا شده و با اون چشای سیاهش کاملا شبیه داداش رادوینشه

یادم میاد سر رادوین چه قدر برای قد و وزنش حرص می خوردم ولی هر بار دکتر می گفت خوبه نگران نباش 

الان که نوشته های اون روزهامو چک کردم رادوین تو پایان 11 ماهگی 8470 با قد 77 بود و الان نانا خانم من 8950 با قد 74 هست.

اون قدر هم زیاد با هم فرق ندارید و اماااااااااا تو شیطنت برابر هم هستید هر دو تا تون تو این سن شروع به راه رفتن کردید و الان هم رونیا خانم من می تونه راه بره نه به اون شکل اصولی ولی دیگه نیاز نداره همش دستش به جایی باشه.

فدات بشم که با اون قد چشقلت و بااون چشای سیاهت می خندی و تند تند گام بر می داری و خودتو پرت می کنی تو بغل ما.

دامنه کلماتت زیاد نیست  و همیشه از اونا استفاده نمی کنی . ماما - با  با- عم - دای برای داداش- د د - 

هنوز دو تا هم دندون بیشتر نداری

عاشق اینی که خودت چیزی و بر داری بخوری به خصوص سیب زمینی 

و تا صدای آهنگ هم میاد یا شروع می کنی به دست زدن یا خودت رو تکون می دی که مثلا نانا می کنی و جدیدا هم باباسید یادت داده که سرت رو تکون می دی.

و از همه قشنگ تر اون جایی که با داداشی دست هم دیگه رو می گیرید و تو اتاق با هم قدم می زنید یا رادی بغت میکنه با هم روی مبل می شینید و کارتون می بینید.

البته این رو هم بگم که گاها این نانا خانم اعصاب داداش رو به هم میریزه و رادوین ناراحت می شه و بهش تذکر می کنه که نکنننن دیگه اههه

و یااز من کمک می خواد.

فداتون بشم که خیلی خوبید 

داشتن دو تا بچه با شرایط من که سرکار هم می رم و از نظر جسمی کمی مشکل دارم سخته ولی زندگی بدون شما ها برام هیچ معنایی نداره 

فداتون بشم .

دوستون دارم 

مراقب خودتون باشید.

پسندها (2)

نظرات (1)

🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
16 اردیبهشت 98 9:51
توکل بر خدا نگران نباش همه چی حل میشه