خريد سيسموني
سلام به همه هستيم
سلام به تو نوگلي كه دم دم وجودم به وجود تو وابسته شده
پسر نازم ، يه دونه قبلم
اول از همه ، مثل هميشه فقط يه چيز ازت مي خوام
مراقب خودت باش
پنج شنبه صبح با بابا بزرگ و مامان بزرگت به قصد پياده روي قرار گذاشتيم كه بريم بيرون ، ولي يهو از سه راه جمهوري سر در آورديم
همه مغازه ها رو با هيجان با هم ديگه نگاه مي كرديم
واي وسايل و لباس هايي كه واسه نيني هاست يه حس خيلي خوب به آدم ميده
خلاصه بعد چند ساعت گشت و گذار در پاساژ ها و مغازه ها بالاخره اولين مراسم خريد سيسموني را آغاز كرديم
البته از لحاظ لباس همه چي و برات خريديم.
پسر نازم ، طي انتخاب من و تاييد مامان و بابام برات ست كالاسكه و كرير و روروئك و ساك رو گرفتيم
رنگش مشكي و خاكستريه
اميدوارم خوش بياد
اونجا هر چي از بابابزرگت مي پرسيدم كدوم رنگش بهتره ، مي گفت همش خوبه . خودت مي دوني
ولي وقتي خريدم و اومديم خونه
اون وقت ميگه خودمونيما مشكيش از همه شيك تر بود
من هم بهش مي گفتم شيطون الان مي گي و اون
بعدش هم سه تايي با تمام ذوق ، اونا رو سر هم كرديم تا بابارضا و خاله منا و عمو ابراهيم بيان و ببينن
البته اين رو هم بگما ، چون اونا هم بي تاب تر از ما بودن ، تمام آمار ظاهر و رنگ و مدل وسايل رو تلفني گرفتن تا شب بيان و ببينن
قربونت برم ، خيلي دوست دارم