رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

رونیا خانم تو سیزده ماهگی - شکوفا شدن پنجمین مروارید در دهان رونیا خانم

1398/4/8 23:39
نویسنده : مامان منير
266 بازدید
اشتراک گذاری

رونیا خانم فرشته کوچولوی خونه ما سلام 

ناز دونه من که خیلی دوست داشتنی شدی و به قول داداشی که آدم دلش می خواد بچلوندت.

می خوام از آموخته هات تا الان بگم.

کلمات مامان - بابا - دادا - دادین ( رادوین) - نی نی ( اسم عروسک) - د د - جو جو - پرمام ( پرهام)- عمه - بباره ( بهاره) رو می گی.

قشنگ خیلی چیز ها رو تشخیص میدی و ازت چیزی می خوام میری میاری مثل کنترل تی وی - گوشی تلفن

5 تا هم دندون داری 2 تا بالا و 3 تا هم پایین البته بعضی های شون هنوز هم جا دادن تا کامل بشن.

با صدای آهنگ دست می زنی ؛ خودت رو تکون میدی و جدیدا هم یک دستو می یاری بالا که مثلا داری می خونی و می رقصی.

گوشی تلفن رو میگری دستت رو راه میری که مثلا داری حرف می زنی و حاضر هم نیستی گوشی رو بدی به ما.

با مداد تو دفترها خط خطی می کنی و خیلی هم دوست داری خودت رو خط خطی کنی

راستی چشمک زدن با دو چشم هم می زنی.

تمام تلاشت رو هم می کنی تا از هر چی می تونی بری بالا ؛ نمی دونم اون بالا چه خبره

دوست داری خودت غذا بخوری و قاشق رو بر می داری و می زاری دهنت ( البته که غذا همه جا میریزه جز تو دهان)

راستی جدیدا با داداش قایم موشک بازی می کنید و قربون برم که میری پیداش می کنی و دوتایی قه قه می خندید.

خلاصه برای خودت آتیشی شدی. فدای شیطنت هات بشم 

همیشه سالم باشید 

تمام دنیا به یک لبخندتون می ارزه 

دوستون دارم 

خدایا بابت فرشته هات که بهم دادی ازت ممنوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونم

پسندها (3)

نظرات (1)

千.𝓏千.𝓏
9 تیر 98 16:38
ببخشید چرا از دنبال کنندگی در اومدید .
مامان منير
پاسخ
عزیزمی خانم گل 
دستم به اشتباه خورده بود.
دوباره اومدم